چامسکی زبان شناس و استاد دانشگاه «ام آی تی» آمریکا در گفتگو با صدای روسیه در پاسخ به این پرسش که آیا شما فکر می کنید ما به سبب موافقنامه ها با روسیه شاهد نوعی تحول در اهداف سیاسی آمریکا در خاورمیانه هستیم و آیا ممکن است درباره نقش فعلی روسیه در جهان نیز نظر خود را بیان کنید و بگویید در مورد ایران چه اتفاقی در حال روی دادن است بویژه آنکه ایرانی ها نیز به توافقی موقت دست پیدا کرده اند و وضع شبیه آن چیزی است که در مورد کنفرانس ژنو وجود دارد؛ گفت: :« خب ، مسئله ایران واقعا تا حدودی مسئله ای جداگانه است. اختلافات فرقهای به سراسر منطقه گسترش یافته است و اکنون ادامه دارد و این اتفاق در سوریه نیز جریان دارد.
ایران از نگاه غرب ، آمریکا و متحدانش بویژه اسرائیل ، به سبب برنامه هسته ای اش جدی ترین تهدید محسوب می شود اما خوب است به یاد داشته باشیم که این مشغله فکری در غرب وجود دارد و این موضوع در مورد همه جهانیان صدق نمی کند و درصد کمی از جهانیان، ایران را تهدید می دانند. مردم، اسرائیل و آمریکا را تهدید می دانند. این وضع پرسشی واقعی را مطرح می کند:تهدیدی که وجود دارد چیست و چه چیزی ایران را به جدی ترین تهدید برای صلح جهان تبدیل می کند؟ کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها که بیشتر کشورهای جهان را تشکیل می دهند ، به شدت از حق ایران برای غنی سازی اورانیوم به عنوان امضاء کننده ان پی تی حمایت کرده اند. این کشورها این کار را اخیرا بار دیگر در کنفرانس غیر متعهدها در تهران انجام دادند. اگر به کشورهای عرب اطراف بروید ، دیکتاتورهای عرب به شدت با ایران و سیاست هایش مخالفند ولی مردم دیدگاهی متفاوت دارند. همه پرسی های زیادی در غرب برگزار شده است . اخیرا کتابی به قلم شبلی تلهامی متخصص سرشناس غربی در خصوص افکار عمومی منتشر شده است. وی در این کتاب اینطور نتیجه گیری می کند که همانطور که نظر سنجی های دیگر نشان داده است ، مردم کشورهای عرب، ایران را دوست ندارند و سابقه این خصومت به قرن ها قبل باز می گردد اما در عین حال مردم کشورهای عرب ، ایران را یک تهدید تلقی نمی کنند و در عوض ، اسرائیل و آمریکا را تهدید تلقی می کنند. این با دیدگاهی که در غرب ارائه می شود کاملا تفاوت دارد. در غرب اینطور گفته می شود که اعراب از مخالفت آمریکا با برنامه های ایران حمایت می کنند. این موضوع به دیکتاتورهای عرب اشاره می کند و مردم مورد نظر نیستند که ایران را دوست ندارند ولی با این نظر غربی ها هم موافق نیستند. این پرسش واقعی بوجود می آید تهدیدی که وجود دارد چیست و چه چیزی ایران را به جدی ترین تهدید برای صلح جهان تبدیل می کند؟ در واقع ما بر اساس اطلاعات سازمان های اطلاعاتی آمریکا و پنتاگون ،پاسخی محکم به این پرسش داریم که به طور منظم رویدادهای امنیتی را به اطلاع اعضای کنگره می رسانند. این اطلاع رسانی ها به صورت علنی است. شما می توانید اسناد را مشاهده کنید و آنچه اسناد می گویند این است که ایران تهدید نظامی نیست . ایران به اقدامات تجاوز کارانه نیز نپرداخته است.
خبرنگار در ادامه از چامسکی پرسید نظر شما درباره کنفرانس ژنو دو و بحران سوریه چیست. عربستان مخالف هر گونه توافقی است و آمریکا و روسیه نیز طرحی را تدوین کرده اند که موجب می شود دولت اسد دست نخورده باقی بماند. همچنین گزارش شده است معاون وزیر امور خارجه عربستان اخیرا از اسرائیل دیدن کرده است و فقط می توانیم تصور کنیم دستورکار مشترک آنها بحران ایران است.
چامسکی در پاسخ گفت :« من معتقدم رابطه عربستان و اسرائیل بر اساس مخالفت با ایران در حال شکل گیری است.این رابطه واقعا به سوریه مربوط نمی شود. اسرائیل تاکنون نشان نداده است که می خواهد مخالفان در سوریه پیروز شوند و تصادفی نیست که آمریکا نیز چنین عقیده ای دارد.
آنها بسیار خوشحالند که فقط شاهد باشند سوری ها کشته شوند و شواهدی وجود ندارد که اسرائیل و آمریکا خواستار بوجود آمدن تغییری در بحران سوریه باشند . سوریه در حال وارد شدن به مرحله خودکشی کامل است و این فاجعه محض است. منظورم این است که اگر اسرائیل و آمریکا به سرنگونی دولت اسد متعهد بودند ، آنها به غیر از ارسال سلاح یا بمباران می توانستند کارهای دیگری صورت دهند که جنجالی نیز نیستند. مثلا ، کافی بود اسرائیل نیروهایی را در بلندی های جولان که بر خلاف دستورات شورای امنیت آنجا را ضمیمه خاک خود کرده است مستقر می کرد. آیا بلندی های جولان به دمشق بسیار نزدیک نیست؟ بنابراین اگر اسرائیل نیروهای خود را در بلندی های جولان بسیج می کرد ، دولت سوریه مجبور می شد نیروهای خودش را به طرف قسمت های جنوبی منتقل کند. به این شکل ، فشار بر مخالفان حکومت سوریه کاهش می یافت. این اقدامی ساده است که می شد انجام داد. در عین حال ، در این باره صحبتی نمی شود زیرا تا آنجا که به اسرائیل مربوط می شود علاقه ای به سرنگونی اسد وجود ندارد. تنها امید اندکی که وجود دارد این است که راه حلی مبتنی بر مذاکره به شکل کنفرانس ژنو حاصل شود. تصور اینکه توافق ، در مرحله انتقالی جایگاهی برای دولت اسد در نظر نگیرد دشوار است. این نوعی حداقل شرایط است که حکومت سوریه به سبب آن حتی در کنفرانس ژنو شرکت می کند. اما این پیش بینی دشوار است که آیا مخالفان حکومت سوریه اگر بخواهند در کنفرانس ژنو شرکت کنند ، حتی بتوانند نماینده ای پیدا کنند. این احتمالی متزلزل است اما در واقع تنها احتمالی است که من می توانم تصور کنم و امیدی به آن هست تا سوریه از وارد شدن به وضعی بسیار بدتر از اکنون نجات یابد. منظورم این است که آنچه در سوریه اتفاق می افتد این است که این کشور در حال تقسیم شدن است .