به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای فارس، در این گزارش سعی میشود که به برخی از موارد مورد اختلاف اشاره شود.
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا عصر روز جمعه وارد کابل شد.
هر چند رسانهها این سفر را غیرمنتظره عنوان کردهاند اما دیپلماتهایی که همراه کری به کابل سفر کردهاند به «بلومبرگ» گفتهاند که رؤسای جمهور افغانستان و آمریکا در تاریخ پنجم اکتبر در مورد سفر کری با یکدیگر به توافق رسیده بودند.
مهمترین هدف کری از این سفر بحث و گفتوگو با حامد کرزی به منظور حل اختلافات 2 کشور در زمینه توافقنامه امنیتی است که مذاکره در مورد آن از یک سال پیش آغاز شده است.
یک سال پیش 2 کشور پیمان استراتژیکی امضا کردند که بر اساس یکی از بندهای آن، کابل و واشنگتن باید در مدت یک سال توافقنامه امنیتی امضا را کنند.
از سوی دیگر، براساس مصوبه اعضای ناتو در کنفرانس «لیسبون»، نظامیان خارجی در پایان سال 2014 افغانستان را ترک خواهند کرد و این تاریخ پایان مأموریت این نظامیان در افغانستان خواهد بود.
آمریکا در پی آن است تا با امضای این توافقنامه بخشی از نیروهای خود را پس از 2014 در افغانستان حفظ کند و اعلام کرده است که مأموریت نیروهای باقی مانده، مبارزه با تروریسم و آموزش نیروهای افغان خواهد بود.
موارد اختلاف بین 2 کشور
تاکنون 10 دور گفتوگو بین تیمهای مذاکره کننده افغانستان و آمریکا انجام شده است و به گفته «رنگین دادفر اسپنتا» مشاور امنیت ملی حامد کرزی و رئیس تیم مذاکره کننده افغانستان، 2 طرف در این مورد 95 درصد توافق دارند و فقط در چند مورد اختلاف نظر دارند.
این 2 مورد اختلاف به گفته اسپنتا عبارتند از «عملیات مبارزه با تروریسم»، «حمایت از افغانستان در مقابل تجاوزات خارجی» و «تعریف واحد از تروریسم».
چگونگی عملیات ضد تروریسم بعد از 2014
همان گونه که ذکر شد، یکی از اهداف نیروهای آمریکایی که بعد از 2014 در افغانستان خواهند ماند، مبارزه با هر گونه تروریسمی که امنیت ملی آمریکا را به مخاطره میاندازد، ذکر شده است.
عملیاتهای نیروهای آمریکایی و متحدان آن در یک دهه گذشته منجر به کشته شدن هزاران افغان بیگناه شده است در حالی که ثبات هنوز به این کشور بازنگشته و افراط گرایان هر روز بر گستره بیشتری از جغرافیای این کشور جولان میدهند.
مقامات افغان بر این عقیدهاند که عملیاتهای خودسرانه نیروهای آمریکایی که در موارد متعدد به کشته شدن غیرنظامیان افغان منجر شده است، اثر معکوس دارد و همچون آتشی بر هیزم افراط گرایی در این کشور است.
از سوی دیگر به گفته حامد کرزی، این عملیاتها نقض حاکمیت ملی افغانستان است. از این روی، افغانستان در صدد آن است تا توافقنامه امنیتی بین 2 کشور، در این مورد تعریف واضحی از عملیاتهای مبارزه با تروریسم داشته باشد تا مانع خودسری و عملیاتهای یکجانبه نظامیان آمریکایی شود. افغانستان خواستار آن است که این گونه عملیاتها توسط نیروهای ویژه ارتش افغانستان که به سطح قابل قبولی از توانمندی رسیدهاند، انجام شود. اما به نظر میرسد که واشنگتن خواستار آزادی عمل در زمینه عملیات مبارزه با تروریسم است.
کرزی با ابزارهای فشاری که در دست دارد، توانست عملیاتهای شبانه نیروهای آمریکایی را متوقف کند و اکنون در پی آن است که عملیات مبارزه با تروریسم نیروهای آمریکایی در آینده را نیز قانونمند سازد.
حمایت از افغانستان در مقابل تجاوزات خارجی
مورد دیگر اختلاف بین 2 کشور که چالش اصلی در مذاکرات عنوان میشود، درخواست افغانستان از آمریکا برای حمایت از این کشور در مقابل تجاوزات خارجی است.
اسپنتا در مصاحبهای که هفته گذشته با یکی از رسانههای افغانستان داشت، اعلام کرد که کشورهای خارجی به دلیل سلحشوری افغانها نمیتوانند با نیروی نظامی خود به افغانستان تجاوز کنند، از این روی با ابزاری به نام طالبان این کشور را هدف تجاوز قرار دادهاند.
به گفته وی، طالبان در خارج از این کشور تجهیز و مسلح میشوند تا هدف کشورهای خارجی را برآورده سازند.
از دیدگاه مقامات افغان، این یک تجاوز تلقی میشود و افغانستان میخواهد این توافقنامه به گونهای تنظیم شود تا آمریکا را ملزم کند که در مقابل این گونه تجاوزات همراه با افغانستان به آن واکنش نشان دهد.
وی در این مصاحبه ویژه گفت که ما خواستار حمله نظامی آمریکا به پاکستان نیستیم زیرا این به نفع منطقه و روند صلح نیست اما از آمریکا انتظار داریم که از طریق تحریمهای سیاسی و اقتصادی اسلامآباد را از این عمل بازدارد.
این درخواست کابل، واشنگتن و اسلامآباد را در مقابل هم قرار میدهد در حالی که پاکستان متحد استراتژیک آمریکا در منطقه است.
از این رو افغانستان حاضر نیست که همکاری با افغانستان به قیمت از دست دادن پاکستان تمام شود.
تعریف واحد از تروریسم
استراتژی آمریکا در سالهای اخیر در افغانستان از مبارزه با شبهنظامیان (Counter Insurgency) به مبارزه با تروریسم (Counter Terrorism) تغییر یافت.
بر اساس این استراتژی دیگر طالبان یک گروه تروریستی نیست و به همین علت مبارزه با این گروه از دستور کار آمریکا خارج شده است.
این یک استراتژی علنی و اعلام شده است و اظهاراتی مانند جنگ افغانستان یک جنگ داخلی است از سوی مقامات آمریکایی بر مبنای همین استراتژی صورت میگیرد.
به نظر میرسد افغانها از این استراتژی خرسند نیستد و خواهان تعریف واحد تروریسم از سوی 2 کشور هستند.
این مورد را به وضوح میتوان در سخنان رئیس تیم مذاکره کننده افغانستان مشاهده کرد. اسپنتا در این مورد اظهار داشت که تعریف تروریسم نباید این گونه باشد که هر کس انسان غربی را هدف قرارداد، تروریست است اما اگر فرزندان افغانستان را کشت، تروریست نباشد.
از دید مشاور امنیت ملی حامد کرزی، کسی که برای تحقق اهداف سیاسی خود ترس و وحشت را حاکم کند و غیرنظامیان را قتل عام میکند و همچنین از مخفیگاههایی، افغانستان و یا آمریکا را هدف قرار میدهد، تروریست است.
اگر واشنگتن تن به این درخواست کابل دهد و تعریف تروریسم را از دیدگاه کابل بپذیرد، جغرافیای عملیاتهای مبارزه با تروریسم باید گستردهتر از وضع موجود شود.
در حال حاضر هر چند آمریکا به طور مرتب مراکزی را در خاک پاکستان با پهپادهای خود هدف قرار میدهد اما تمامی این مراکز متعلق به گروههایی مانند القاعده یا متحدان منطقهای این شبکه است که علیه آمریکا عمل میکنند.
پهپادهای آمریکایی هیچگاه علیه مخفیگاههای طالبان که به گفته افغانها در خاک پاکستان قرار دارند، عملیات انجام نداده است.
بنابراین در صورتی که آمریکا در مورد تعریف تروریسم مطابق با خواسته کابل رفتار کند، باید مراکز آموزشی طالبان و مخفیگاههای این گروه در پاکستان نیز هدف عملیاتهای مبارزه با تروریسم آمریکا قرار گیرد.
از آنجا که پذیرش این درخواست تبعات سنگینی برای آمریکا دارد، واشنگتن حاضر نشده است که تن به آن دهد.
موارد اختلاف دیگری نیز ممکن است در این مذاکرات بین 2 کشور وجود داشته باشد اما این 3 مورد بیشتر از دیگران بر توافقنامه امنیتی کابل–واشنگتن سایه افکنده است.
اعمال فشار بر کابل
با اصرار کرزی به عنوان تصمیمگیر نهایی بر این خواستها، باراک اوباما گزینه صفر یعنی خروج تمامی نظامیان آمریکایی از افغانستان را مطرح کرد و اکنون نیز دیپلماتهای همراه جان کری از مطرح بودن این گزینه سخن گفتهاند. مقامات آمریکایی عنوان کردهاند که در صورت امتناع کابل از همکاری با واشنگتن، آمریکا برای مبارزه با تروریسم گزینههای دیگری غیر از افغانستان دارد.
این گزینهها چیست؟ برای مبارزه با تروریسم در این منطقه، آمریکا فقط در صورتی میتواند عملیات نظامی انجام دهد که یا یکی از کشورهای منطقه را جایگزین افغانستان کند یا پهپادهای خود را از روی ناوهای مستقر در اقیانوس هند به پرواز در آورد.
اما گویا افغانها میدانند که در مشت آمریکا خالی است زیرا اسپنتا به صراحت به این گزینه فشار پاسخ داده و اعلام کرد که مبارزه با تروریسم در این منطقه از طریق ناوهای هواپیمابر یک افسانه است.
اما گویا افغانها میدانند که مشت آمریکا خالی است زیرا اسپنتا به صراحت به این گزینه فشار پاسخ داده و اعلام کرد که مبارزه با تروریسم در این منطقه از طریق ناوهای هواپیمابر، افسانهای بیش نیست.
یکی از اندیشکدههای نظامی آمریکا هم چندی پیش به وضوح به این موضوع اشاره کرده و در یک تحلیل کارشناسی عنوان کرد که هدف قرار دادن پایگاههای القاعده و تروریسم در مناطق قبایلی پاکستان توسط پهپادها فقط و فقط از افغانستان ممکن است زیرا پهپادهایی که از روی ناوهای هواپیمابر مستقر در اقیانوس هند به پرواز در میآیند سوخت کافی برای عملیات در مناطق قبایلی پاکستان یا افغانستان را ندارند.
به گفته اسپنتا هیچ یک از کشورهای منطقه هم حاضر نیست که پایگاههایی نظیر آن چه افغانستان در اختیار آمریکاییها قرار داده، به این کشور بدهد.
بنابراین گزینه صفر دست کم عملیات مبارزه با تروریسم آمریکا در منطقه را مختل خواهد کرد و از این رو گزینه صفر در نزد مقامات افغان شعاری بیش نیست.
شاید به همین دلیل است که حامد کرزی در پاسخ به نگرانی افغانها پس از تهدیدهای آمریکا، با اطمینان خاطر اعلام کرد که مطمئن باشید آمریکاییها افغانستان را ترک نخواهند کرد و به ما نیاز دارند.
وابستگی شدید افغانستان به کمکهای خارجی
هر چند افغانستان اطمینان خاطر دارد که آمریکا برای رسیدن به اهداف خود در منطقه نیازمند همکاری این کشور است اما از سوی دیگر کابل از لحاظ نظامی و اقتصادی به شدت وابسته به واشنگتن است.
شدت این وابستگیها به حدی است که حقوق بخش زیادی از کارمندان این کشور توسط کمکهای خارجی تأمین میشود.
در سال مالی ٢٠١٣، بودجه نیروهای امنیتی افغانستان شش و نیم میلیارد دلار عنوان شده است که این مبلغ 2 برابر درآمد افغانستان است.
مقامات افغان میدانند که در صورت بر هم خوردن روابط بین 2 کشور، احتمال قطع کمکها یا دست کم کاهش آنها از سوی آمریکا و متحدان اروپایی آن وجود دارد که در صورت وقوع این امر، احتمال فروپاشی نظام وجود دارد.
از این روی، افغانها هم ناچار به همکاری با آمریکا هستند به همین دلیل اسپنتا با قاطعیت عنوان کرده است که این توافقنامه به زودی امضا خواهد شد.
در هر صورت کابل تاکنون بر خواستهای خود اصرار ورزیده است و حتی تاریخ تعیین شده واشنگتن برای رد یا قبول این توافقنامه را نادیده گرفت.
مقامات آمریکایی برای بار دوم تاریخی را تعیین کردند که این زمان پایان اکتبر (ماه جاری میلادی) است.
با نزدیک شدن به پایان ماه اکتبر و اصرار کابل بر خواستهای خود، جان کری از جانب کاخ سفید مأموریت یافته تا به کابل سفر کند و برای حل اختلافات بین 2 کشور در زمینه توافقنامه امنیتی تلاش کند.